درست خواندهاید، اشتباه ننوشتهام. حتما میپرسید: «چطور میشود هم شاد بود و هم ناراضی؟»
خیلی ساده است: شاد باشید از این که زندهاید،
از این که راه میروید،
از این که میبینید،
از این که میشنوید،
از این که صحبت میکنید.
شاد باشید از این که بدون کمک دستگاه نفس میکشید
یا به دستگاه دیالیز نیاز ندارید..
فکر کنم کافی باشد و توانسته باشم منظورم را برسانم؛
اما چرا ناراضی باشیم؟ یا بهتر بگویم از چه چیزی ناراضی باشیم؟
شما باید از خودتان ناراضی باشید، از جایی که هم اکنون هستید و از کارهایی که تا کنون کردهاید.
اگر تا اینجای راه را آمدهاید، پس میتوانید جلوتر از این هم بروید؛ بنابر این هرگز به این مقطع و مکان راضی نباشید و جلوتر بروید. باز هم ادامه دهید و به پیش بروید. هرگز «نایستید» و گامی دیگر به جلو بردارید، گامی دیگر و باز هم یک گام دیگر…
از خودتان بپرسید :
«تا کنون چه کارهایی را انجام دادهام که احساس موفقیت و هیجان به من دست داده است؟»
آنها را روی کاغذ بنویسید، البته خطی خوش. (همیشه کارهای ارزشمند خود را با خط زیبا بنویسید تا حس بهتری به شما بدهد.)
اکنون از خودتان بپرسید:
«آیا میتوانستم این کارها را با ۱۰% کفیت بهتر یا در کمیتی بیشتر انجام دهم؟»
اگر نویسنده هستید، از خودتان بپرسید:
« آیا این نوشته بهترین شاهکار من در حوزهی نویسندگی است؟
یا میتوانستم همین کار را با کیفیت بهتری انجام دهم؟
اگر پاسختان مثبت است، دست به کار شوید و کار بعدی خود را در همین لحظه شروع کنید. اگر به نقاشی علاقهمند هستید، به آخرین تابلوی خود نگاهی بیاندازید و از خودتان بپرسید:
«آیا بهتر از این هم امکان داشت؟»
البته اگر بخواهید سر به سر من بگذارید، میتوانید بگویید:
«نه… دیگر بهتر از این نمیشود.»
من هم پس از لحظهای سکوت و خیره شدن به چشمان شما میپرسم:
پیش از کشیدن این تابلو، اصلاُ فکر میکردید که بتوانید تصویری به این زیبایی خلق کنید؟!»
بیشک فکرش را هم نمیکردید؛ بنابر این همین حالا دست به کار شوید و از آنچه تا کنون انجام دادهاید راضی نباشید. این هدف را در نظر بگیرید که کار بعدی شما بیشک ۱۰% بهتر از کار قبلیتان میشود؛ بنابر این دست به کار شوید.
با هم نگاهی به مسابقات وزنه برداری میاندازیم. به هر وزنه بردار سه مرتبه فرصت میدهند تا رکورد قبلیاش را افزایش دهد. وزنه بردار ابتدا وزنهای را انتخاب میکند که بدون تردید میتواند آن را بالای سر ببرد و شاید بارها آن را بالای سر برده است. اگر بار اول موفق به زدن وزنه شد، آن گاه برای مرتبه دوم وزنه سنگینتری را درخواست میکند. به این ترتیب، در صورت موفقیت یا حتی موفق نشدن هر بار تقاضای وزنهای سنگینتر میکند. همین امر باعث میشود که هر روز رکورد بهتری از خود برجای بگذارد.
اوضاع ما نیز به همین ترتیب است. در هر حوزهای که فعالیت میکنیم میتوانیم از وضعیت موجود ناراضی باشیم و با خوشحالی و شادی رو به جلو حرکت کنیم؛ حتی اگر هر روز ۱% نسبت به روز قبلمان رشد پیدا کنیم، شاید در طول سال ۳۶۵% رشد کرده باشیم؛ اما نه! من به این جمله اعتقاد ندارم؟ چون اگر هر روز ۱% رشد داشته باشیم، در مقایسه با روز قبل رشدمان تصاعدی خواهد شد و این عدد بیش از ۳۶۵% در مقایسه با روز اول سال است. باور نمیکنید؟ خب، امتحان کنید.
بزرگترین مشکل ما این است که فکر میکنیم اقدامِ ما بهترین کاری بوده که میتوانستیم انجام دهیم؛ اما باید بدانیم کاری که انجام دادهایم، فقط بهترین عملکرد ما تا به امروز بوده است؛
نه بهترین عملکرد ما در تمام طول عمرمان.
در حوزهی کسبِ درآمد، تمرینی با هم انجام میدهیم:
کاغذی را جلوی رویتان بگذارید و به این پرسشها پاسخ دهید:
«پنج سال پیش درآمد ماهانه شما چقدر بود؟
اکنون در مقایسه با پنج سال قبل، درآمدتان تا چه حد افزایش یافته است؟
چه عاملی باعث افزایش درآمد شما شدهاند؟
نقش شما در این افزایش درآمد چقدر بوده است؟
اگر در ماه ۱۰% بیشتر کار میکردید، اکنون از نظر کسب درآمد چه وضعیتی داشتید؟
اگر کارتان را با ۱۰% کیفیت بهتر انجام میدادید، چطور؟
اگر هر ماه ۱۰% درآمد خود را سرمایهگذاری میکردید، در پنج سال گذشته درآمدتان تا چه حد افزایش پیدا میکرد؟!
اگر توانستهاید درآمد خود را به این میزان برسانید، شاد باشید؛ ولی هرگز راضی نباشید؛ چون شما میتوانید درآمدی بیش از این کسب کنید. در مرحله بعد، از خودتان بپرسید:
«آیا این تنها کاری است که میتوانم انجام دهم؟
آیا راه دیگری برای کسب درآمد ندارم؟
چگونه میتوانم به درآمد بیشتری دست پیدا کنم؟»
با دادنِ پاسخی درست به این پرسشها سطح درآمد خود را افزایش خواهید داد. من با استفاده از این شیوه تغییرات زیادی در حوزه کاری، مالی و رشد شخصیام به وجود آوردهام. هر سال، زندگیام را برای پنج سال بعد، به پنج سطح تقسیم میکنیم. البته این تقسیم بندی در تمامی حوزههای زندگی امکان پذیر است؛ چه در حوزه مالی باشد، چه در حوزه ورزشی یا رشد فردی.
در اصل، فرقی نمیکند که در چه حوزهای میخواهید رشد کنید. نکته مهم آن است که در ابتدا مرحلهای را که قرار است در پنج سال آینده به آنجا برسید به طور کامل و روشن و شفاف مشخص کنید. سپس این مسیر را به پنج سطح تقسیم کنید. هر سطح باید به ۵۲ هفته تقسیم شود و هر هفته، برنامه آن هفته را به صورت کامل اجرا کنید در این صورت، شما پیشرفت چشمگیری به دست میآورید.
این موفقیت یک هفتهای به شما انگیزه میدهد. در نتیجه، از روند رو به رشد خود خوشحال میشوید. این شادی سطح انرژی شما را افزایش میدهد. در نتیجه، هر لحظه از موفقیت خود بیشتر لذت میبرید. همین امر باعث میشود که شیوههای لذت بردن شما در زندگی تغییر کند. به این ترتیب، هفته بعدی را با اشتیاق بیشتری شروع میکنید. تجربه هفته قبل را سرمایهای برای خلق هفته آینده قرار میدهید و هر هفته را شادتر و پرانرژیتر به پیش میبرید. تنها دلیل این حالت آن است که قانون «ناراضی بودن از وضعیت موجود» را رعایت میکنید. در این شرایط، شما دیگر در هیچ ایستگاه هفتگی یا روزانهای توقف نمیکنید و مهمتر از همه، وقتتان را هدر نمیدهید. در واقع، اتلاف وقت یکی از بزرگترین چالشهایی است که افراد معمولی همه روزه با آن سر و کار دارند و بزرگترین ضرباتشان را هم از همین ناحیه میخورند؛ ولی باز هم به شدت تمایل دارند که در چنین شرایطی بمانند!